معنی سقز فرنگی

حل جدول

سقز فرنگی

آدامس


سقز

آدامس سنتی

قندرون

صمغ درخت، از شهرهای کردستان، قندرون

لغت نامه دهخدا

سقز

سقز. [س َق ْ ق ِ] (اِخ) تیره ای از کلهر کردستان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 62).

سقز. [س َق ْ ق ِ] (اِخ) تیره ای از ایل بهارلو (از ایلات خسمه ٔ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).

سقز. [س َق ْ ق ِ] (اِخ) نام قصبه ای است در کردستان کنار جاده ٔ سنندج و ساوجبلاغ میان قماجات و سرراهی در 186000 گزی سنندج قرار گرفته است. (یادداشت مؤلف). از بلوکات کردستان حد شمالی افشار شرقی تیلکوه و خورخوره جنوبی بانه و غربی بوکان. عده ٔ قراء 139 است. (جغرافیای سیاسی کیهان).
شهرستان سقز یکی از شهرستانهای یازده گانه ٔ استان پنجم کشور است این شهرستان در شمال استان 5 واقع شده و محدود است از طرف شمال به شهرستانهای مهاباد و مراغه از استان آذربایجان از طرف باختر به بخش دیواندره از شهرستان سنندج از طرف جنوب به کشور عراق (ارتفاعات شمالی پیشرفتگی دره ٔ شیلر) از طرف باختر به دهستان سردشت از شهرستان مهاباد. شهرستان سقز طبق تقسیمات کشور از دو بخش به نام بخش مرکزی و بخش بانه تشکیل شده است. شرح بخش بانه در جای خود داده شده و مشخصات مرکزی بشرح زیر است. حدود از طرف شمال به بخشهای تکاب و بوکان. از طرف باختر به بخش بانه. از جنوب بکشور عراق. منطقه بخش کوهستانی. هوای آن کوهستانی سردسیر میباشد. رودخانه جغتو یا زرینه رود که بدریاچه ٔ ارومیه منتهی میشود از ارتفاعات جنوبی این بخش سرچشمه میگیرد. بخش مرکزی سقز از سه دهستان بنام گل تپه و فیض اﷲبیگی، میرده و سرشیو تشکیل شده و شرح هریک در جای خود داده شده است.
تعداد قراء و جمعیت دهستانهای بخش مرکزی بشرح زیر است: دهستان گل تپه، فیض اﷲ بیگی 88 آبادی و 19 هزارتن. دهستان سرشیو 48 آبادی و 12 هزارتن. دهستان میرده و یا گورک 46 آبادی و 11 هزارتن. جمع بخش مرکزی 182 آبادی و 42 هزارتن. شهر سقز یک آبادی و 12 هزارتن. بخش بانه 155 آبادی و 20 هزارتن. بنابر آمار فوق سقز از 238 آبادی تشکیل شده سکنه آن 74 هزارتن است.
شهر سقز دارای مشخصات جغرافیایی خاص است و در شمال رودخانه ای به همین نام و انتهای دماغه ارتفاعات ملقرانی واقع شده و مانند سایر شهرهای کوچک و عقب افتاده کشور کوچه های آن تنگ پرشیب و اکثر خانه ها از خشت و گل ساخته شده است. بازار سقز در حدود 600 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

سقز.[س َق ْ ق ِ] (اِ) اسم ترکی علک البطم است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). از جنگلهای پشت کوه به دست می آید و بر سه قسم است: سفید، زرد، سیاه. این ماده جزء نباتات جمعی محسوب میشود و شیره ای است که از درخت ون گرفته و درجنگلهای کردستان مقدار فراوان وجود دارد در قدیم یکی از ارقام بزرگ صادرات که در ایالت محسوب می شد. (جغرافیای غرب ایران ص 58).

فرهنگ فارسی هوشیار

سقز

واژه ی پارسی است سغز ازدویی (صمغ) که از پسته ی خود روی یا بنه به دست آورند و گلوله ای از آن را بخایند و بجوند وینجی (گویش گیلکی) غندرون (گویش اسپهانی)، نام شهری است در کردستان سکز (اسم) صمغی که از گونه های مختلف پسته وحشی یا ساقه درخت بنه به دست آورند و از آن اسانسی حاصل گردد صمغ درخت. یا سقز تلخ. سقز طبیعی که از درخت بنه خارج میشود و با شن و برگ و خاشاک پای درخت مخلوط است.

فرهنگ عمید

سقز

مادۀ صمغی چسبناک که از تنۀ درخت بنه گرفته می‌شود و از آن اسانسی به‌دست می‌آید که از مخلوط آن با موم ‌لاک درست می‌کنند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

سقز

آدامس، انگم، رزین، صمغ، قندران، صمغ پسته وحشی

گویش مازندرانی

سقز

صمغ گیاهی و جویدنی

فرهنگ معین

سقز

(سَ قِّ) (اِ.) صمغ، صمغ درخت.

فارسی به عربی

سقز

تربنتین

فرهنگ گیاهان

سقز

بنه

معادل ابجد

سقز فرنگی

527

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری